سر درگمی عناوین تشخیصی
تمایل نهفته موجود پشت DSM IV این است که کرایتریا های تشخیصی به عنوان چک لیست برای تشخیص استفاده نشود بلکه به عنوان راهنمایی برای تشخیص PDD بکار رود . راهنمای واضحی برای اندازه گیری شدت علائم بیماران وجود ندارد بنابر این خط بین اوتیسم و PDD NOS مبهم و غیر واضح است
همچنانکه قبلا" توضیح داده شد هنوز بین پزشکان توافقی کامل بر سر عنوان PDD NOS وجود ندارد . بعضی پزشکان اختلال اوتیسم را فقط برای کسانی در نظر می گیرند که علائم اساسی را در تمام زمینه های نموی مرتبط با اوتیسم نشان می دهند اما عده ای دیگر بیشتر با عنوان اختلال اوتیستیک راحت تر هستند و عنوان اختلال اوتیستیک را برای طیف وسیعی از اختلالات در گیر کننده گفتار و عملکرد مختل اجتماعی بکار می برند . بنابر این یک بیمار ممکن است توسط یک پزشک به عنوان اختلال اوتیستیک تشخیص داده شود و توسط یک پزشک دیگر به عنوان PDD NOS تشخیص داده شود.
عموما" بیماری که به عنوان PDD NOS تشخیص داده می شود دارای بعضی علائم اوتیسم می باشد اما دارای کرایتریاتی کامل اوتیسم مطابق با DSM IV نیست .
گرچه در DSM IV بیماری اوتیسم را از نوع PDD NOS کاملا" مجزا دانسته اند اما شواهد بالینی پیشنهاد می کنند که این دو گروه در پی یکدیگر هستند و برای مثال یک بیمار با اختلال اوتیستیک می تواند در طی رشد به یک PDD NOS تبدیل شود یا یک نوع PDD NOS به یک اوتیسم تیپیک تبدیل شود و بعدها به عنوان اوتیسم تشخیص داده شود
دسته بندی دیگری جدیدا" توسط ZERO TO THREE : موسسه ملی برای شیر خواران، نوپایان ، و خانواده ها (1994) منتشر شده است و درجه بندیها و عناوین جدیدی را اضافه نموده است تحت سیستم دسته بندی تشخیصی اختلالات رشد و نمو و سلامت روانی دوران شیر خوارگی و کودکی نامیده شده است به نام اختلال نمو چند سیستمی یا multi system developmental disorder (MSDD) ، که برای توضیح اختلال نافذ رشد بکار می رود.
به هر حال در میان همه این تشخیص های گیج کننده یک چیز صرف نظر از نوع تشخیص مهم است و آن این است که عنوان بیماری هر چه باشد اوتیسم یا PDD NOS یا MSDD درمان یکسان است .
اتیولوژی
اما همه این اختلالات دارای یک علت مشترک می باشند و آن مجموعه ای از علل است که با تشدید یکدیگر عمل می کنند و استرسی که به ارگانهای مختلف مثل عضلات و سیستم حسی وارد می شود در نهایت به حد نهایت تحمل آن می رسد مثل فشار بر یک پل و در نهایت مجموعه ای از علائم ایجاد می کند که کودک را به یک تشخیص از این طیف می رساند. هر شخصی دارای یک حد تحمل بار می باشد مثل یک پل که دارای حدی از تحمل می باشد و وقتی از حد تحمل فرد گذشت اختلالات پوستی، ریوی، گوارشی، ایمونولوژیکی ، زبان ،گفتار و مشکلات توجه و تمرکز آغاز می شود و این همزمان می شود با مشکلات حسی شناختی و نموی . اما بسیاری از اپتومتریست های رفتاری می توانند به یاد بیاورند بیماری را که وقتی مشکلات بینایی او بر طرف شد آلرژیهای او نیز برطرف شد. برطرف کردن فشاری که اختلال بینایی بر بدن ایجاد می کرد سبب غلبه بدن بر آلرژیها شد. کودکان بسیار مستعد تر از بزرگسالان نسبت به حمله استرسورها هستند چرا که سیستم نموی کوچکتر آنها تحمل کمتری نسبت به استرسورها دارد . انتهای سال دوم زندگی مشخصا" ضربه پذیرترین دوران زندگی محسوب می شوند زیرا بینایی ، زبان ، و مهارتهای اجتماعی با سرعت در حال بالغ شدن هستند . اپتومتریستها می دانند که در یک زمان مشخص کودک از محیطهای نزدیک دور می شود و دستکاریها و تعاملات حرکتی بینایی با محیط شروع می شود. همچنانکه آگاهی از خود کودک به آگاهی از دیگران تبدیل می شود زبان شروع به شکل گیری و مهارتهای اجتماعی سر بر می آورند . والدین کودکان خاص می بایست در این سنین از یک پاتولوژیست گفتاری یا متخصصان عقب ماندگان ذهنی کمک بگیرند. بسیاری از وضعیتهای پیش از تولد نظیر دیابت مادر یا آلرژیهای مادر یا سندرم خستگی مزمن مادر یا فیبرو میالژیا یا حتی تروماهای خفیف در زمان وضع حمل یا کمبودهای اکسیژن در حین وضع حمل همگی سبب زمینه ساز بودن استعداد کودک به اختلالات نموی می شوند. دیگر نشانه های خطر در سال اول زندگی کولیک، حساسیت به شیر گاو ، استفراغهای جهنده ، ریفلاکس ، اگزما ، عفونتهای گوشی مزمن و استفاده مکرر از آنتی بیوتیک ها و واکنش به ایمن سازی و محرومیت های حسی می باشد .
بر اساس DR. Viola fryman یک متخصص استخوان که با اپتومتریستهای رفتاری بطور وسیعی در دانشگاه کالیفرنیا کار می کند تروما های زمان تولد مهمترین و شایعترین علت بروز اختلالات نموی از جمله اوتیسم ، اختلال کمبود توجه و اختلالات یادگیری در کودکان است که حداقل در 80 درصد موارد این بیماران دیده میشود و فشارهای منتقل شده بر سیستم مغزی و ستون فقرات می توانند بر مغز و مایع مغزی و ستون فقرات و حتی دیگر ارگانها اثر بگذارد. که اینها گاهی در موارد شدیدتر می توانند همراه با تشنج یا فلج مغزی باشند.
اختلالات ساختمانی ناشی از تروما می تواند در خلال رشد عصبی اگر رشد رضایت بخش باشد تصحیح شود و سپس همگرایی حرکتی ، حسی حرکتی ، زبانی ، شناختی ، هیجانی اجتماعی و رفتاری می توانند با رشد آناتومیک- فیزیولوژیک تصحیح شوند.